عشق
سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۱ ق.ظ
عشق یعنی ندانستن از حال خود. یعنی گم شدن در حال خود. گرفتاری در نهان خود. مغز را پر کردن از یاد او. دل بری کردن از برای او. بی دلیل پرستیدن او. غم خوردن از نبود او. وجودت مملو از نشان او. هر چه هست مفهوم قشنگی است ولی دیوانه وار است.
پ ن : از خودم. اوج شعر گفتنم
۹۴/۰۹/۰۳